عاشق
درد ناگفته زیاد است دلم می سوزد نوع آن مزمن حاد است دلم می سوزد حس خشک عطشی کهنه گلو را بسته ست بغض ته مانده ی داد است دلم می سوزد تا بیابان سر خود گرم به خاری کرده ست ابر بازیچه ی باد است دلم می سوزد داد و بیداد که این خاک چه حالی دارد مشکل از اصل و نهاد است دلم می سوزد خانه اینجاست "سفر" معجزه ای مشکوک است بار آن نحسی "صاد" است دلم می سوزد لفظ پر حاشیه ی "فهم" در این نزدیکی توشه ی روز مباد است دلم می سوزد
نظرات شما عزیزان:
De$ign:khanoomi |